آقای خیابانی

آقای خیابانی،آقای جواد خیابانی.تو برای خلق شدن حماسه ی ملبورن در استرالیا کتک ها خوردی.از پله ها پرتت کردند و این گونه شد دوباره کمر دردت عود کرد.آقای خیابانی،گرچه بعضی ها امروز از شکم ات هم ایراد می گیرند،چه برسد به گزارش گری ات.اما من هیچ وقت گریه های تو را که علاوه بر فونبال،برای فوتسال هم ریختی با بهترین گزارش های فردوسی پور عوض نمی کنم.مصاحبه ات با مجله ی تماشگر در شماره 146 اش را خواندم،در عکس هایش به وضوح اشک های تو را میدیدم.اشک هایت ای جواد خیابانی بوسیدینی بود..اشک هایی که برای پیروزی و غرور وطن بود،نه برای افول. 

آقاب خیابانی،نوش جانت کتک هایی که خوردی.برای هر ایرانی تفتخاری است که در راه اعتلا کشورش زجر بکشد و از عسل شیرین تر است کتکی که ناشی از غضب رقیبی که از پیروزی ما خشمگین است.زد و خوردی که در راه پیشرفت ایران،این کشور عزیزمان باشد،نه در راه تقدیم این کشور به بیگانه،ارزش زیادی دارد.با افتخار باشی،ای گزارش گر با افتخار ترین رویداد فوتبالی.

از باب تقیه روی عکس ما ضربدر کشیدند!


۲۲بهمن که خیطی بالا آوردیم ولی همزمان با پریدن من از روی آتش در روز چهارشنبه سوری، جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد!
به گزارش خبرگزاری چیزنا «آقای چیز» ضمن بیان مطلب فوق گفت: یکی از رنگ های پرچم جمهوری اسلامی، «سبز» است و این نشان دهنده بی شمار بودن فرقه سبز است. وی که در جمع اعضای خانواده سخن می گفت، ادامه داد: همه ملتی که در روز پنج شنبه آمدند راهپیمایی، طرفدار سبزها بودند و البته چرا به سران فتنه، بد و بیراه می گفتند، این از آن عجایب تاریخ است. وی در تشریح جمله خود افزود: این ملتی که آمدند راهپیمایی با ما سبزها بودند اما برای تقیه کردن(!) روی تصاویر ما «ضربدر» کشیده بودند!! آقای چیز در پاسخ به عیال مربوطه که پرسید «اگر همه آنها که 22بهمن به خیابان آمده بودند، طرفداران سبز بودند دیگر تقیه چه معنایی داشت»؟ گفت؛ بر پدرومادر کسی لعنت که در این مکان، یعنی وسط فرمایشات ما چیز بریزد، یعنی آشغال بریزد. آقای چیز در ادامه ابراز امیدواری کرد: جمهوری اسلامی در روز چهارشنبه سوری، اگر نشد در روز سیزده بدر، سقوط خواهد کرد!
وی آنگاه از موضع اولیه خود کوتاه آمد و در تحلیلی دیگر گفت: یک سوم پرچم ایران به رنگ سبز است و این نشان می دهد حداقل یک سوم جمعیت راهپیمایی 22بهمن با سبزها بودند. مدیرعامل خبرگزاری چیزنا در پاسخ به سؤال پسرش «چیز کوچولو» که از وی پرسیده بود: «اگر یک سوم راهپیمایی با سبزها بودند، پس چرا موسوی و خاتمی و کروبی از بین مردم، در رفتند و فرار را بر قرار ترجیح دادند؟» یک کشیده محکم در گوش «چیز کوچولو» خواباند. وی آنگاه گوش این پسر را گرفت و وی را از خانه بیرون انداخت.
آقای چیز در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جمهوری اسلامی به مردم نان داد و الا ملت، به خیابان ها نمی آمدند. وی در پاسخ به سؤال دخترش «چیزه کوچولو» که مگر در 22بهمن، نانوایی ها پخت می کنند؟ وی را هم از خانه بیرون انداخت.
آقای چیز سپس با سوء استفاده از فضای فراهم شده، به مصرف مواد افیونی و سرطان زا پرداخت و در دلش گفت: خاک بر سر هواداران ما که به جای راهپیمایی، رفتند مسافرت! نالوطی های لوس ما را فروختند به «جاده چالوس».
«آرملیا- خبرنگار چیزنا»
کیهان۲۸بهمن۸۸

توضیح ضروری: کاراکتر "آقای چیز" اول بار در سال ۱۳۸۱ در "کیهان" به وسیله بنده نوشته شد در ستونی به نام "تلخند" که همان زمان هم نماد یک مخالف نظام بود. لذا این نام اگر چه ممکن است در نقش هر اپوزیسیونی ظاهر شود اما لزوما ارتباطی به شخص خاصی به ویژه فتنه گری که زیاد "چیز" می گوید، ندارد. 

 

بر گرفته از :  http://ghadiani.blogfa.com/

بیش از این از شما انتظار نیست

سلام. 

دوستان از شما خواهش می کنم،به این لینک بروید و مطلب زیر را بخوانید. 

http://cartoonist.blogsky.com/1388/12/01/post-120/ 

 

در جواب: 

1_ به کسی که حب و بغض گلویش را فشرده که همه ی مردم را مانند آقا زاده های انگلیس نشین می داند و برای زیر سوال بردن رییس جمهوری که محبوبیت مردمی دارد،دست به این اقدامات میزند،بیش از این که بگویم:خدا اصلاحتان کند،چه می توان بگویم؟

برادر عزیزم،حسین حاجی آقا،صاحب وبلاگ بالا.اگر من هم بالای شهر زندگی می کردم و وضعیت شهرستان ها را ندیده بودم،ممکن بود این مطالب شما را بیان کنم.به شما توصیه می کنم سری به شهرستان های بی امکانات بزنید.