جاده چه آسفالت باشد چه خاکی،من تخته گاز خواهم رفت.فحش شما به من،من را جری تر خواهد کرد.من آمده ام برای سیلی خوردن از شما.من اتفاقا ناراحتم که چرا به من که رسید با ادب شده اید؟کجای کار من ایراد داشته که {{ گر }} نگرفته اید و {{ جز جز }}نمی کنید.فحش های شما حلوا است برای من و بر عکس،تعریف و تمجید شما آواری است که بر سرم خواهد ریخت.من برای حمایت از آقایم فحش خوردم،البته نه در این وبلاگ.چند نفری قطع ارتباط کردند با من،اما فدای نصف تار موی رهبرم.فدای یک مژه ی آقا.می دانم که سید علی حتی نام مرا هم نشنیده و حتی نخواهد شنید،اما باز هم هزینه میدهم برایش.این ها که هزینه نیست.مسخره بازی است اگر این ها را هزینه حساب کنیم.هزینه یعنی قطع دست و پای جانبازان برای خمینی،برای اسلام،برای ناموس،برای این آب و خاک.برای اسلام را باید درشت بنویسم،چون صدام و کسانی که به ما حمله کردند مسلمان نبودند و یاوه گفتند کسانی که جنگ را " برادر کشی " نامیدند.هزینه یعنی ۳۰۰ شهید مطهر نیروی انتظامی و
بسیج در ۸ ماه جنگ نرم.<< ۳۰۰ >> به نیابت از ۳۰۰ هزار شهید و << ۸ >> به نیابت از ۸ سال دفاع مقدس.هزینه این هاست،هزینه ی من تیله بازی است.البته شاید من اشتباه می کنم که به ۳۰۰ هزار شهید دفاع مقدس،شهید می گویم.نه این ها شهید نیستند.شهید باید ندا آقا سلطان فریب کار باشد،یا شاید شهید آبراهام لینکن.چقدر زیبا و پر معنا بود آقای خاتمی،شهید آبراهام لینکن گفتنت،خون به دل ما و این رهبر مردم کردنت.نه ما اشتباه می کنیم که به رجایی می گوییم شهید.امام اشتباه کرد که گفت:اگر رجایی رفت خدا هست.شهید فقط شهید لینکن.حالا کندی را با هم کنار می آییم،شما پسند کن.وقتی بسیجی واقعی بشود همتی که بعد از چند ماه با رنگ پاشیدن بر صورت آن عزیز،سیرت نا شریف خود را به نمایش بگذارید،لینکن و کندی هم شهید می شوند دیگر.راستی کسانی که جنگ را برادر کشی خواندند،واقعا معنی شهادت را می فهمند که به لینکن صهیونیست هم شهید می گویند؟نه،شهادت لیاقت می خواهد.در چشمان شهدای ما نجابت موج می زد و در چشمان به سقط رفته های آمریکایی شرارت.در چشمان مردم ما هم نجابت فوران می کند.نه من نمی خواهم هندوانه زیر بغل مردمم بگذارم.مردم ما که یکی از آن ها من باشم سر تا پا ایراد دارند،مخصوصا حامیان موسوی که یا شاه دوستند،یا خائن اند یا فریب خورده.اما یک تار گندیده ی موی ایرانی را با کل ممالک استکباری عوض نمی کنم.زور نزنید،عوض نمی کنم.من چشمان زیبای رهبرم را که اکثرا هم پوف دارد را با چشمان اوباما عوض نمی کنم.بوش که جای خود دارد.چشمان رهبرم نجابت دارد و چشمان اوباما شرارت و حقارت و عقده در برابر اسلام و ایرانی.ما هم اتفاقا نمی خواهیم سر به تن اسکتبار باشد.ما هم از دست پرورده ی استکبار در ایران ( سران فتنه ) که شلم شوربایی است برای خودش،دل خوشی نداریم.مهندس اصلا فکرش را می کردی که کنار شیخ،اپوزیسیون را تشکیل بدهی؟مهندس تو کجا،شیخ کجا؟رقم شیخ به رقم تو می خورد؟تو مثل شیخ با مزه هستی که نیستی.چه شباهتی غیر از دست در کاسه ی فتنه داشتن تان با هم مشترک است،من نمی دانم.البته
بیش از این نباید سران فتنه را زنده نگاه داشت.سران فتنه را امام حسین کشت،ما کشته به دستان مبارک حسین (ع) را زنده نمی کنیم.بیش از این نباید راجع به فتنه گران حرف زد،یک هو دیدی باورشان شد که زنده هستند.آقایان سران فتنه با این که شما حلوا شکری سران استکبار از جمله اسراییل شده اید اما ما مرده ی شما را زنده نمی کنیم.
گفتم اسراییل،این جمله را هم بگویم که اجرای عدالت،شیرین ترین و لذیذ ترین طعم دنیاست و من جانم را فدای این طعم می کنم حتی اگر تیغ تیز عدالت روبروی من قرار بگیرد.جهان با عدالت یعنی جهان بدون اسراییل،بدون تفکر آقاییت بر دنیا.
جهان با عدالت یعنی اسلامی که بر دنیا سیطره پیدا کند که البته پیدا خواهد کرد،هر چقدر که آمریکا و اسراییل جلوی این امر را بگیرند.هر چقدر که برنامه درست کنند و ذهن انسان های ساده و دل بیمار بعضی ها را به سمتی بکشند که بگویند:اسلام بدترین و متحجر ترین دین دنیاست.اسلام خودش به طور خودکار جلو می رود،شما زورتان را بزنید،هر چه بیشتر بهتر.دیوانه ها هر چه تمام قدتر جلوی اسلام قد علم کنید،رشد اسلام را موجب می شوید.شما قد علم کنید،علم عباس بلندتر از علم شماست.الم ما قد علم کردنتان را خواهد شکست.شما زورتان را بزنید.
سلام
لینک شدید
خسته نباشید