سخنی با شهید سرفراز طاهری و فرزند گرامی شان

بسم رب شهدا و شهدا

شاید تعجب کرده باشید که چرا بعد از رب شهدا،واژه ی صدیقین را نیاوردم.توضیج میدهم.روی سخن این دل نوشتم،با فرزندان عزیز و بزرگوار شهداست و چون شهدا برای من از هر هستی (غیر از خداوند) عزیز ترند،صدیقین را با شهدا تعویض کردم.

نمی دانم چه آفتی است که زده به خاندان شهدا.نمی دانم چه ملخی است که تخم فکر بعضی از فرزندان شهدا را خورده.شاید نه،همان غبار آلودگی فضا است که مقام معظم رهبری فرمود.غبار آلودگی است که مهدی،فرزند شهید می گوید:ما با همه ی کشور ها دوستیم.و پسر خاله اش گفت:مهدی حرفات بو میده و من پشت بندش گفتم:بوی آمریکا پرستی،بوی خیانت،بوی اسراییل دوستی میده و آخر سر که خداحافظی کردیم به شوخی بهش گفتم:به اوباما سلام برسان.شهید عزیزتر از جان،شهید گرانقدر،شهید سرفراز طاهری،من را ببخش اگر خدای نکرده،فرزند تو را مسخره کردم.فرزند تو،اما من را رسما پیش فامیل شان مسخره کرد،چون از ولایت دفاع کردم.چه ایرادی دارد؟فدای یک تار مویش.مرا این خوش تر می آید تا مدح نخست وزیر اسراییل،تا مدح رییس جمهور آمریکا،تا آفرین سارکوزی.اسم "ایران" که می آید،بی اختیار اشک از چشمان من سرازیر می شود و وقتی واژه "شهید" می آید،رگ غیرتم بلند می شود و بدنم مور مور.در کل فامیل ما،یک شهید بیش تر نیست که سرم را آنچنان بالا بگیرم که بتوانم از فرط ندیدن زیر پایم،بیافتم در جوب.همیشه فکر می کنم که کاش پدرم شهید بود و اصلا چرا نیست؟چرا پدرم در جنگ شرکت نکرد؟آخ که پدرم دین بزرگی را در برابر این مردم به گردن دارد.می دانم اگر پدرم شهید می شد،باید طعم تلخ و زجر آور بی پدری را می چشیدم و از آن بدتر،حرف های تهوع آور بعضی ها را که:رفته جنگ که رفته،یعنی چه که سهمیه دانشگاه داشته باشه؟بی شرف ها،بروید بنیاد شهید ببینید این موسسه چه گلی به سر مبارک رزمنده های جانبازی زده.ببینید جانبازی را که رییس جمهور نامه نوشته تا حقوق قطع شده اش دوباره وصل شود ولی سه سال است که بی حقوق مانده.چه امکانات و رفاهی برای خاندان شهدا تهیه کرده اند که سوخته اید و یاوه گویی می کنید؟مگر مانند شما،زیر پای خانواده های شهدا،بنز گذاشته اند؟بی شرف شمایید،هم آن بنیاد،بی بنیاد که معلوم نیست چه غلطی می کند.دهن مرا باز نکنید که اگر باز شود،از خدا هم ناله می کنم که چرا عذابش را بر شما نمی فرستد.شهید طاهری،شفاعت مرا نزد پروردگارم در روز جزا بکن.من و توهین به فرزند شما؟استغفر ا... .حاشا و کلا.امام اگر گفت:من چیزی ندارم که به خانواده ی شهدا بگویم،وقتی گفت:خانواده های شهدا چشم و چراغ ملت هستند،من نیز بر همین عهد و پیمانم.من داشتم از راه پدرش (یعنی شما) دفاع می کردم.آمریکا را می کوبیدم که پدرش را با چه زجری به فیض شهادت نائل کرد.شما راحت شهید نشدید،شیمیایی بودید و تکه تکه های ریه تان را با خون پس میدادید و پسرتان این ها را ندیده که از امام پیروی کند که:هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید.پسر گرام شما،نمی داند که مسئول با زجر شهید شدن شما،کشور آلمان است،نه کس دیگر.پسر گرام شما نمی داند که آقای موسوی حتی به جبهه ها سر هم نزده والا مهدی،امروز،ایشان را فرد خشک مذهبی نمی دانست.

نه فرزندان شهید،به والله ،به تالله،به بالله قسم که سبزها مرهم زخم ما نیستند.بسیج هر چقدر که بد باشد،هر چند که به قول سبز ها،با پسر شهید همت زد و خورد داشته باشد،اما باز هم همت پرست است.باز هم خاک پاک شهدا،توتیای چشم بسیج است.بسیج به وجود آمده تا از آرمان انقلاب که شما شهدا باشید،دفاع کند.

 یادتان باشد که آن لکه ی ننگی که سبز ها بر نقاشی شهید همت،بر صورت دل نواز آن عزیز،گذاشتند را چه کسی پاک کرد.به الله قسم که اگر ولایت فقیه نبود،این ها هیچ اسم و رسمی از شهدا باقی نمی گذاشتند.

به تربت پاک پدرت قسم مهدی جان،اگر ولایت فقیه نبود،بر یاد شهدای ۸ سال دفاع مقدس که حاج سعید قاسمی گفت:۱۰ سال دفاع مقدس،گرد فراموشی می نشست.فتنه ی سبز،۷۲ کشته داده که به شهیدی شان،حتی خانم حمیده آرمیده مجری برنامه ی زن امروز صدای آمریکا که اصلا نمی داند اسلام چیست،هم اذعان دارد،اما تا حالا یک بار هم نشده که صدای آمریکا نامی از شهدای جنگ ببرد.نشده که نامی از ۳۰۰ شهید بسیج و پلیس بعد از فتنه ی اخیر ببرد.

پسر شهید همت،پسر شهید طاهری،دختر شهید باکری،این ها وقتی شهادت طلبی را ترویج خشونت نام نهادند به پدران شما اهانت کردند.پدران شما نگین درخشان و تابناک امت محمد (ص) هستند.نسل پدران شما به نسل حمزه،عموی پیغمبر بر می گردد،به نسل عمار و نسل کشته های سبز به نسل اسحاق رابین اسراییلی.مهدی جان،تو اگر از جمهوری اسلامی بد هم بگویی،نوش جانت.تو اگر اعتراض نکنی،آن وقت بنیامین نتانیاهو به خود جرات اعتراض می دهد.خانواده ی تو تاج سر ماست.تو اگر من را مسخره کردی،سهمیه من بوده،حقم بوده.نوش جانم.من اما غلط کردم که اگر حتی بدون قصد،موجب ناراحتی تو شده باشم.شهدا و خانواده ی شهدایی که افتخارشان دیدار با "آقا" بوده،و افتخار ما وصیت نامه ی آن هاست که همه در دفاع از ولایت فقیه گفته اند،اگر از جمهوری اسلامی بگیری،با جرات می توان گفت که روح جمهوری اسلامی را گرفته ای. آن وقت چیزی جز اسلام،برای جمهوری اسلامی نمی ماند.مهدی جان،عزیز دلم،ای به یادگار مانده از آن مرد شریف،پدر شما را نفریفتند اگر در برابر ابر قدرت آن موقع قد علم کرد.به والله قسم،پشت دفاع جانانه ی پدر شما،حرف آقای کلهر نبود که گفت:شهدا،فیلم های هالیوودی را دیدند و جو زده شدند و اسلحه به دست گرفتند.به خدا قسم این گونه نبود.به خدا قسم،اگر نبود سر بند سبز << میرویم که انتقام سیلی زهرا را پس بگیریم >> ایران را دو روزه،آن صدام هرزه گرفته بود.اگر نبود سرود << کربلا کربلا ما داریم میاییم >> ایران نمی توانست فاو را بگیرد تا صدام هم کلید بصره را به ما ندهد.خلف وعده از دشمن امری طبیعی است.به خاک پاک ۳۰۰ هزار شهید که یکی از آن ها پدر توست قسم،اگر نبود سرود << ممد نبودی ببینی،شهر آزاد گشته_خون یارانت پر سمر گشته >> پیروزی های بعدی انجام نمی شد.حاج مجید سوزوکی در اخراجی های یک گفت:نه،من دختر حاجی رو بدون این آب و خاک نمی خوام.مهدی جان،پدر تو،پدر همه ی ماست،پدر همه ی ما.تک تک خانواده ی شهدا بر گردن همه ی ما حق دارند.پدر تو اگر نبود،کشور عزیزم ایران،ضمیمه ی خاک عراق شده بود.پدر تو اگر نبود ایران،این همه پیشرفت نداشت.تمام پیشرفت ها را حاضرم برایت بشمرم تا نگویی کدام پیشرفت؟پدر تو اگر نبود،ما الان باید به صدام لعنت الله علیه،می گفتیم:آق دایی.صدام در کتاب خاطراتش گفته بود:خدا سه کس را اشتباه کرده آفریده.یهودی را،مگس را،ایرانی را.مهدی جان،قضاوت با خودت.اما پدر تو را آمریکا کشت.این را یادت باشد که اگر دوباره خواستی بگویی ما با همه ی کشور ها دوستیم،یاد خون پدرت بیفتی.مردم اگر بگویند،امر دیگری است،اما تو یاد خون پدرت باش که بی غسل دفن شد و خونش غسلش بود.

مهدی جان،سری به وصیت نامه ی شهدا بزن و سری به خانواده ی شهدا و ببین که چه می گویند.طرف دار که هستند.بیا تا از سامسون(نانوای ارمنی محله ی حسین قدیانی)که پسرش را تقدیم انقلاب کرده کم تر نباشیم. او اما به تنها دیدارش با همین کسی که تو به او "آقای خامنه ای" می گویی،افتخار می کند و عکس آن دیدار را هم به ماشین نانوایی اش زده.

او می گوید:من شعار جمهوری ایرانی را قبول ندارم،چون اگر اسلام بالای سر این کشور نباشد،ما نذر مان را از کدام خانه به جز خانه ی باب الحوائج،قمر بنی هاشم بگیریم؟راستی شهید طاهری،بند دل من،به پسرت پیام کوتاه دادم گفتم:بابت حرف های دیشبم من را ببخش.گفت:بیشین بینیم بابا،من اصلا یادم نمی مونه.پسرت که گذشت کرد،شما هم گذشت کن.

 

مهدی جان،تا این متن،تمام شود کار من گریه بود و گریه.قضاوت با تو.

 

توضیح:بعضی از متن ها را از استاد بزرگم،فرمانده ی شجاعم،حسین قدیانی استفاده کرده ام که همین جا به وجود شریفش درود می فرستم و سلامتی جسم و روحش را از خداوند تبارک و تعالی مسالت دارم.به قول آقا:طیب الله انفسکم حسین جان.مخلصیم فرمانده.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد