العزه للغزه

دیشبی داشتم با "بابا" حرف میزدم.وقتی خبر قطع بازی فوتبال ذوب آهن اصفهان و الاتحاد عربستان توسط ناظر AFC را به علت حمل پرچم <<خلیج تا همیشه فارس>> شنید لقمه در گلویش گیر کرد.گفت:در عربستان این اتفاق افتاده؟.گفتم:نه،در ایران.تعجب کرد.حرفم را تکمیل کردم گفتم:در همین اصفهان خودمان،در نجف آباد.این دفعه دز تعجب و عصبانیتش بیش تر شد.خودش را کنترل کرد وگرنه به در و دیوار مشت میکوبید.از من پرسید:یعنی ما عرضه ی شکایت از این ها رو نداریم؟یعنی فدراسیون فوتبال آسیا به شکایت ما رسیدگی نمی کند؟.گفتم:رسیدگی میکنند،ما دنبالش نمی رویم.وگرنه به خاطر همین کاری که ناظر بازی که اردنی هم بوده انجام داده محرومیت شدید برایش اعمال می کنند.ناراحت شد و گفت:تا ۳۰،۴۰ پیش اگر شیخ این کشورهای عربی می آمد ایران،سفور های ما (کارگران زحمت کش شهرداری) عارشان می آمد نگاهشان کنند و حالا برای ما دم در آورده اند.گفتم:این ها مال این حرف ها نبودند و نیستند،آمریکا به خاطر پوز زنی ما از اعراب حمایت میکند و اعراب هم جو گرفته شان و فکر کردند خبری هست.در جوابم گفت:اگر با آمریکا رابطه برقرار میکردیم پوستی از سر این ها میکندیم.من هم گفتم:این امر حالا حالا ممکن نیست.اگر قرار باشد همین فردا رابطه با آمریکا برقرار بشه،شب نشده احمدی نژاد رو به دار میکشند.زمان خاتمی را فراموش کردی که روزنامه ها چه بلایی سر کادر وزارت امور خارجه آوردند؟.گفت:اگر همین روزنامه ها به مردم آگاهی بدهند که از رابطه سود میبریم این مشکلات پیش نمی آید،شدنش میشود.گفتم:بله،به هر قیمتی میشود.به قیمت ناراحت کردن خاندان شهدا میشود.مردم ما قبول نمی کنند که با جنایاتی که در حقشان رفته به خاطر سود باز هم با آمریکا ارتباط برقرار کنیم.این یک مساله،به فرض که با "جهان خوار بزرگ " هم رابطه قرار میکردیم.آخرش مثل انگلیس میشود که در کارمان موش می دواند.مایه ی مکافات ماست.

 

میدانم که قبول نکرد و در دلش به من میگفت:پسر چرا انقدر چرت و پرت میگویی،اما سیاست برنده ی سکوت را پیش گرفت.این را مطمئنم که بابا رشد و پیشرفت این آب و خاک اجدادی ما را می خواهد،اما ما با هم دچار اختلاف نظر هستیم.پدرم متوجه حرف من نشد.متوجه زجر خاندان شهدا و حتی شهدای شیمیایی نشد.من خوب میفهمم پشت خم شده ی مادران شهید را.من این پشت خمیده را به هزار خم شدن دیپلماسی وار برای کشورهای استکباری نمیدهم.این پشت خمیده قامت راست آمریکا را خم می کند.این پشت خمیده،آهن آب دیده است.این پشت خم دیده وقتی کمر آمریکا را خم شده دید اندکی راست قامت شد.من نمی خواهم حرفی را که پدرم زدم دوباره اینجا تکرار کنم،اما میگویم.نظر من این است که امارات زیاده گویی میکند.ما در عرض ۳ ساعت سر تا ته امارات را میگیریم.حالا مراعات دیپلماسی وار میکنیم،امارات عرض خود میبرد و زحمت ما هم نمیدارد.کجا بودم؟.آهان داشتم میگفتم:این پشت خمیده برای من ارزش دارد و خمیده شدن اوباما در برابر ملک عبدالله انزجار.من خوب میفهمم که غزه چه روزگاری را در صفحه ی تاریخ ثبت میکند.فردوسی های آینده از رزم رستم و اشکبوس امروز،شاهنامه خواهند سرود و آیندگان با بدنامی از اشکبوس امروز و دیو سیاه جزایر قناری نام خواهند برد.آیندگان همیشه واژه ی کنترل کننده ی مقتدران زمانه بوده.البته معتقدم کار اشکبوس به آیندگان نخواهد رسید و هم اکنون نیک مردمان به جنگ اشکبوس رفته، رستم را یاری میکنند.پاسداری رستم در سخت ترین شرایطی که حتی بابی جونز در زندان های انگلیس و نلسون ماندلا در آفریقا هم نداشت برای جاری ساختن حق،برای ما تحسین برانگیز و شاهکار می نماید..پاسداری رستم ها در شرایط سختی که پیش از این در هزار و یک شب می خواندیم و امروزه به چشم خود میبینیم استقامت را مانند حبس دائمی تنفس نموده است.برای من انتفاضه حکم دفاع مقدس را دارد و گزافه نگفته برادر تند روی من که سنگ مزار پدرم (که در جبهه شهید شده است) دست کودکان فلسطینی است.برای من نماز خواندن در بیت المقدس آن هم در آن شرایط ارزش دارد.نماز خواندن من را همه می توانند انجام دهند به همراه ختم سه دفعه ی کل قرآن در هر رکعت .من هنگامی که نماز میخوانم دوست داشتنی میشوم،چون فقط آن زمان است که از قالب " زرنگی یا مارموزی یا آداب درست رفتار با مردم " بیرون می آیم.با این حال،حال نماز قدس حال دیگری است.مثل نماز خواندن کودک فلسطینی با چشم های آبی  که در حال قنوت است که برق ۳ فاز را به مغز من وصل کرد.من هرگز آن صحنه ای که در یک فیلم فلسطینی دیدم را فراموش نمی کنم که کودکی روی دیوار شعار می نوشت:ای سران عرب،شما در قلب مایید.ما کجاییم؟.اعراب کارشان خیلی قشنگ است،به خودشان هم رحم نمی کنند.مساله ی فلسطین را مساله ی اعراب می دانستند،اما اورشلیم را به تل آویو به نازل ترین قیمت فروختند.ای سران عرب،العزه للغزه.حقارت للدول عربی.من اسم آن کودکی که عکسش را روی گوشی ام گذاشته ام را نی دانم ولی از آن موقع بود که احساس وظیفه کردم در برابر غزه.ای کودک فلسطینی اینجا علاوه بر ولی فقیه خواستند باغ زیتون شما را هم از ما بگیرند و ضمیمه ی باغ پسته ی خودشان کنند.نه غزه ـ نه لبنان شعار اشکبوس بود که از حلقوم مستقلان و دین مداران و پایبند به خط امام خمینی در آمد.هم غزه،هم لبنان ـ این است شعار اسلام را ما گفتیم.خمینی ما بود که گفت:فلسطین پاره ی تن اسلام است و  فلسطین مساله ی روز اسلام است.ما را ببخشید اگر امسال روز قدس سه ـ چهار روز قبل تر از روز گفت و گوی تمدن هاست.اینجا بعضی انتفاضه را مبارزه با فلسطین تفسیر کرده اند و اگر سید حسن نصر الله دست آقای ما را بوسه باران کرد،آن بعضی خواستند دیگر دست باقی مانده ی سید ما را هم از بیخ برکنند.نه اوضاع هنوز انقدر خراب نشده که تو به کمک ما بیایی.موج دوم فتنه هم از اول تا آخرش به نفع ماست.آن ها ما را قوی می کنند و ما شما را.قصد آن ها ضعیف کردن ماست و عمل ما محو اسراییل.بگذارید این بیچاره ها هم فیضی ببرند.مخلص کلام این که،ای غزه ما صدای تو را خوب شنیدیم.عزت برای توست و خفت برای دول عربی.در آینده ای نزدیک که ما دست بر شانه ی هم جهانی عاری از استکبار را جشن خواهیم گرفت،عافیت طلبان زبون و خود فروش دیگر فروش در جمع بزرگ ما کوچک ترین جایی نخواهند داشت.اندکی صبر،سحر نزدیک است،شب رفتنی است.

نظرات 8 + ارسال نظر
سید محمد حسین موسوی یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 19:53 http://hoseyn77.blogsky.com/

افرین بر پدرت

سهیلا یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:09 http://www.irpersian.com

سلام علیکم
خیلی خوشم اومد از وبلاگت واقعا مرسی که وقت میذاری و برای ما مطلب می ذاری [هورا]
راستی اگر دوست داری آمار خودت را بالا ببری کافیه که سایت خودت را در موتور جستجوی جدید ایرانیان ثبت کنی!
به این صورت که این سایت بیو و در کادر جستجو سایت خودت را اینطوری جستجو کن !به همین راحتی سایتت ثبت می شه در موتور جستجو!

عنوان سایت+آدرس سایت

قربانت
بازهم بهت سر میزنم.خیلی کارت بیسته
فدات شم[نیشخند][قلب]

علیرضا چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 00:17 http://www.rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/index.aspx

سلام خسته نباشید
نه خدا نکنه راستش یکی دو دفعه اومدم به وبلاگتون مستقیم می رفت به یه آدرس دیگه قضیه چی بود!!!

خلیج همیشه فارس تا ابد پارسی است

فدایی رهبر چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 14:49 http://www.khamenehi.blogfa.com/


سلام
با قسمت چهارم داستان رهبر تحت عنوان
"دستگاههای امنیتی میگفتند تفسیر آیه های بنی اسرائیل در قرآن اهانت به اسرائیل است.
پس کلاس تفسیرش را تعطیل کردند"
بروزم
منتظر حضور امیدبخشتان هستم
در ضمن نظر هم یادتون نره

علیرضا چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 21:42 http://www.rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/index.aspx

سلام دلاور خدا قوت ممنون که به ما هم سر می زنید

محمدرضا سه‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 13:09 http://mramira.blogfa.com

سلام




خدا قوت


با برنامه های 12 گانه فتنه گران تا 18 تیر .... در خدمتتون هستم.




مدد مولا

[گل][گل][گل]

علیرضا سه‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 19:31 http://www.rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/index.aspx

اللهم عجل لولیک الفرج

علیرضا پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 21:38 http://www.rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/index.aspx

سلام خدا قوت
راستی یادتونه می گفتم آدرستون می ره جائی دیگه دلیلش این بود

http://www.amirkabir.blogsky.com/

چقدر شبیه آدرس شماست!

http://www.amirekabir.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد