شکایت “مهدی” از “مهرداد”

یک/ آقای غفوری فرد گفته که “آقای هاشمی، نه فتنه گر است، نه بی بصیرت”. باید گفت: استغفرالله ربی و…؟! اتوب الیه. خدا نگذرد از کسانی که درباره آقای هاشمی همچین حرف هایی را می زنند. اتفاقا آقای هاشمی خیلی هم خوب هست و من یکی با این عقل ناقص خود خیال می کنم یعنی تقریبا برایم مسجل شده که حضرات ماه: خمینی و خامنه ای گاهی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و پیش برد امور جمهوری اسلامی، به ایشان که الحق استوانه نظام است، کمک می کردند. جخت بلا معتقدم آقای هاشمی با نوشتن نامه سرگشاده اصلا کلید فتنه را نزد، و تازه، اگر هم زد، به من و شما ارتباطی ندارد. انقلاب برای آقای هاشمی است، دل ایشان خواسته بود که علیه انقلاب فتنه کنند که فی الواقع هم نکردند و من که بر این باورم فتنه ۸۸ با نامه سرگشاده آقای هاشمی پایان یافت، نه که آغاز شد. البته از نظر من “ف. ه” و “م. ه” از خود آقای هاشمی جلوتر زده اند و این با زبان بی زبانی مظلومیت آقای هاشمی را می رساند.

دو/ “م. ه” با شکایت از مهرداد بذرپاش، باز هم موفق شد پای یکی دیگر از افسران جنگ نرم را به دادگاه باز کند. خوب است این “م. ه” فراری است حالا، و الا بعید نبود به جای افسر جنگ نرم، پای سرداران جنگ نرم را هم به دادگاه باز کند. اینکه آقازاده فراری آقای هاشمی دم به ساعت پای یکی از ستاره های حضرت ماه را به دادگاه می کشاند، خودش نشان دهنده اوج مظلومیت آقای هاشمی است و اتفاقا بی بصیرتی آقای غفوری فرد را نشان می دهد! همین جا از قوه قضائیه که در برخورد با آشوب گران با احدی شوخی ندارد، و اصلا به مناسبات خانوادگی ایشان نگاه نمی کند، کمال تشکر را داریم. به ما که خیلی دارد خوش می گذرد؛ به شما چی؟!

سه/ معاون اول قوه مجریه گفته که عده ای بیکار مشغول تهمت زدن به دولت هستند. چند تایی سئوال به ذهن مان می رسد که می پرسیم: آیا هر کسی به دولت، تهمت بزند، بیکار است؟! آیا کسانی که به دولت، تهمت می زنند، از قشر بیکار جامعه هستند؟! آیا از روی بیکاری به دولت، تهمت می زنند؟! این وسط تکلیف چند شغله هایی که به دولت، تهمت می زنند چیست؟! آیا قوه مجریه نمی تواند برای افراد بیکار، کار فراهم کند که دیگر به دولت، تهمت نزنند؟!

چهار/ آقای علی لاریجانی گفته که “صدا و سیما نباید به تریبون دولت تبدیل شود”. در این باره هم به عقل ناقص ما چند تا سئوال می رسد: آیا صدا و سیما باید تریبون مجلس باشد؟! آیا مجلس باید تریبون صدا و سیما باشد؟! آیا برای بالانس، نمی شود ضرغامی خودش تریبون لاریجانی باشد، اما صدا و سیما تریبون فلانی؟! آیا روزنامه جام جم که خدمات قوه مجریه را پوشش می دهد، این وسط تریبون صدا و سیما محسوب می شود یا تریبون کی؟! اصلا به من چه کجا تریبون کجاست؟!

پنج/ در خبرها این هم آمده بود که بدحسابان بانکی ستاره دار می شوند. یعنی اخبار طوری است که همین طور سئوال به ذهن آدم می رسد: آیا صاحبان هتل های چند ستاره به بانک ها بدهی دارند؟! آیا فلان هتل ۵ ستاره خیلی به بانک ملی بدهکار است؟! اگر یک بدحساب بانکی، ستاره دار شود، دقیقا چه اتفاقی می افتد؟! اگر ستاره دار نشود، چی می شود؟! در ادامه این خبر آمده بود: “اگر بدهی شما به بانک ها بیش از ۵۰ میلیون تومان باشد و ۳ ماه از سررسید بدهی تان بگذرد، یکی از ستاره دارها می شوید”. خب! از قرار من نمی توانم ستاره دار باشم، چرا که کلا برای یک وام ۲ میلیون تومانی، نمی شود آدم ۵۰ میلیون بدهکار باشد؛ فقط شانسی که آورده ام و سوسوی ستاره شدن را در عمق وجودم هنوز روشن نگه می دارد، این است که از سررسید بدهی ام به بانک بیشتر از ۳ ماه می گذرد!! این به آن در!

شش/ وزیر فرهنگ گفته: “سرانه مطالعه کشور در مجموع ۷۶ دقیقه است”. ایشان البته توضیح داده اند که “سرانه غیر تکلیفی مطالعه در ایران فقط ۱۸ دقیقه است که به اضافه ۱۲ دقیقه مطالعه ادعیه، زیارات و اشعار حافظ به عبارتی می شود ۷۶ دقیقا”. من حالا چی باید بگویم؟! از سرانه مطالعه گریه کنم یا از اینکه این عدد دقیق “۷۶″ چه جوری به دست آمده؟! یا از اینکه ۱۲ به علاوه ۱۸ آیا چگونه حساب شده، که شده ۷۶؟! آیا مطالعه جملات حکیمانه پشت کامیون ها در این سرانه مطالعه حساب شده؟! آیا خواندن “بوق نزن، سالار خسته است”، مطالعه نیست؟!

روزنامه وطن امروز/ ۴ مرداد

نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:56 http://rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/index.aspx

سلام خداقوت برادر

هرکس باید سعی کند به وظیفه خویش عمل کند این که دیگران چه می کنند یا چگونه فکر می کنند مهم نیست مهم این است که کار ما مورد رضای خداوندگار باشد التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد