من هم می گویم،شیخ دکترا دارد.

شیخ ترکانده.می گفتند شیخ بی سواد است ها،من فکر کردم غرض و مرض دارند،نگو بیچاره ها راست می گفتند.بفرما،تحویل بگیرید،آخر با این خیطی هایی که بالا آورده اید،من چگونه حرف پسر عمویم را باور کنم که می گفت:کروبی لیسانس دارد.لیسانس بی سوادی شاید جز مدارک ایشان باشد.بی ثوات (خودم می دانم درستش سواد است،از عمد نوشتم.یک ـ صفر به نفع من) با روزنامه ی ایتالیایی  Corriere della sera  گفت و گو کرده و بی سوادی اش را به اطرافیانش انتقال داده.مهندس هم که گل کاشته با رییس سابق فرهنگستان ادب فارسی بودنش.به جای بیانیه باید گاف نامه بدهد مهنس(اینم عمدی بود.دو ـ صفر).این اطرافیان شیخ ترجمه ی گفت و گو (شما بخوانید تزریق دیکته به ایشان) را در سایت سحام نیوز به دید عموم گذاشته اند.شیخ در جواب سوال ۴ که از ایشان پرسیده اند که نخست وزیر ایتالیا با اعمال تحریم علیه ایران موافقت کرده،نظر شما چیست؟،بعد از اعلام روابط حسنه ی مجالس ایران و ایتالیا در زمان ایشان گفته:حتی نامه ی روسای مجالس ایتالیا (فکر کنم مجلس ایتالیا منظورشان بوده.چون مجالس جمع است،و ایتالیا بیش تر از یک مجلس ندارد.این اولین نشانه ی بی سوادی و اولین گاف شان)به سران حکومت ایران در خصوص پیامد های بازداشت من،گویای آن روابط است که این جای تقدیر و تشکر از روسا و نمایندگان مجلس ایتالیا را دارد.به قول شیخ،عارضم خدمت شما که این تعریف و تمجید شما که اصلا نشان دهنده ی مرتبط بودن شما با بیگانگان نیست.استغفر الله،تهمت بی روا هم که گناه دارد.این دومین گاف شیخ.در آخر سر هم گافش را اصلاح می کند و می گوید:روسا و نمایندگان مجلس ایتالیا.

در سوال ۹ از شیخ پرسیده اند:آیا نترسیدید که یک روز قبل ۲۲ بهمن ساعت و مکان حضور خود را اعلام کردید؟و شیخ گفته:خیر،برای چه باید بترسیم؟از چه چیز و از چه کسی باید حراس داشته باشیم؟.این سومین گاف شیخ.آخر یکی نیست به آن ها بگویید:حراس نیست و هراس است.حرس واژه ای فارسی است به معنی آرایش گیاه.حراس را از کجا آورده اید الله اعلم. و در سوال آخر هم گفته من و خانواده ام آماده ی پرداخت هر گونه هزینه ای هستیم.آقای کروبی،کمدین بزرگ عصر حاظر ما،حکومت خشکه حساب کن نیست که پیشنهاد رشوه کردید.(این هم از باب شوخی بود)

راستی گاف های مهندس را به زودی به طنز خواهم کشید.موفق باشید.

ای خاتم مرسلین،این حرف دل من است با تو.

یا محمد،سلام خدا بر تو باد و همین طور سلام ما.یا محمد نمی دانم چرا برای وصف بزرگان،دستم خشک می شود و مغزم قفل می کند.یا محمد،وقت به دنیا آمدند کاخ کسری را لرزاندی و ۱۴ کنگره اش را فرو ریختی،۹ ماه پیش هم دل مرا لرزاندی و به تسخیر خودت در آوردی.

دل میرود ز دستم،صاحبدلان خدا را_دردا که راز پنهان،خواهد شد آشکارا.حافظ راست گفت ای نگین پیامبران.راستی حب دیدار تو عجیب دل مرا سوزانده.حب دیدار مسجد،حب دیدار مزار شریفت و حب دیدار کعبه.حیف که زیارت تو،هم استطاعت می خواهد هم لیاقت.یا پیغمبر،گربه های این دیار وقتی چیزی می خواهند خودشان را به در و دیوار می مالند و من اگر مدینه بودم انقدر خودم را به مقبره ات می مالیدم تا رستگار شوم.محمد،رنگ گنبد تو،چه سبز زیبایی است.مانند سبز فتنه گران نیست.اه،اینجا هم دست از سرم بر نمی دارند.پارازیت نیایید،ارتباطم را با محبوبم قطع نکنید که ارتباط تان را با عزراییل وصل می کنم.من از حضور حضرت تو عذر می خواهم.سبز تو مثل سبزی درخت است،مثل سبزی طبیعت.سبزی است که از دور بند محبت میزند بر دل آدمیزاد و آدم دلش نمی خواهد از این بند فرار کند.فارغ از این که مسلمان باشد یا نه.یا محمد،به مفهوم واقعی کلمه ستودنی،تو همیشه دل ها را تسخیر کردی،حتی آن وقت که مکه را به تصرف در آوردی به خاندان ابوسفیان گفتی که در امانید.الان به این فرهنگ،می گویند:پناهندگی.شاید نه،آن ارزش را بعد از تو،هیچ تنا بنده ای انجام نداده.گفتم بنده؟راستی اگر تو بنده ی خدا بودی،پس ما چه هستیم؟محمد،هنوز یادم هست که غلامان را خریدی و آزاد کردی و گفتی:این ها انسان اند.معنی انسانیت را تو به ما آموختی نه حقوق بشر.یادم هست که وقتی غلامت را که جدا از شما غدا می خورد را صدا زدی و کنار سفره ی خودت نشاندی.یادم نرفته که خداوند به تو گفت:و انک لعلی خلق عظیم (سوره ی قلم_آیه ی ۴)

یادم نرفته که کافران را که خون شان حلال بود را در قبال آموختن سواد به مسلمین آزاد می کردی.یادم نرفته که حق زحمات بلال را نگه داشتی و با این که دچار لکنت بود و کسانی به شکایت آمده اند که کسی دیگر را به جای او قرار بده،تو او را همچنان ابقا کردی.یادم نرفته که وقتی سر بلال را زیر آب فرو می کردند تا به حال موت می افتاد و بار ها و بارها این شکنجه را بر او روا داشتند تا به شما اهانت کند،ولی او می گفت:احد،احد و باز شکنجه و شکنجه و باز احد احد تا این احد،شعار جنگ بدر شد و آن وقت بود که بلال،یک حس خوبی داشت که شعارش به واقعیت مبدل گشت.ای خاتم مرسلین،ای نگین نبیین،خلق عظیم را فقط تو داشتی.پناهندگی سیاسی را محمد به جهانیان عرضه کرد در سوره ی توبه،آیه ی ۶ .محافظ گذاشتن برای کافر را که امروزه می گویند اسکورت را در همین آیه،خدای محمد به ما یاد داد.محمد می دانی به مادرم چه گفتم؟گفتم هر چه موارد حقوق بشر را می خوانم،بیشتر مطمئن می شوم که قرآن را باز کرده اند و از رویش حقوق بشر را نوشته اند و بعد قرآن را بسته اند.محمد (ص)،بشر لیاقت خاندان تو را نداشت.دروغ چرا؟تو از سر ما هم زیادی.تو دردانه ای بودی که دنیا و بشر دیگر به خود نخواهد دید.محمد من گواهی می دهم که دینت کامل ترین دین است.من گواهی می دهم که اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله (محمد عبده و رسوله) و علی ولی الله.محمدا مرا از مسلمانان راستین و مدافع دینت قرار بده.الهی آمین.

چه شعر زیبایی

داشتم بخش نظرات وبلاگ قطعه 26 (حسین قدیانی ) را می خواندم،خانمی به اسم فائزه شعر زیبایی گذاشته بود بدین مضمون:


ای فدای جگر غم زده و سوزانت
کس ندارد خبر از غصه بی پایانت
ای همه عشق، ببین بیعت جانبازی ما
*انا عمار، بگو خامنه ای فرمانت


لینک مطلب


دستشان درد نکند.ما هم در خط شماییم.

سنگی در حال سجده



به نقل از وبلاگ: http://www.rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/index.aspx

شب نامه هایتان به درد زیر میوه های یخچال می خورد وشیشه پاک کردن

هه هه،من ذات پست و کثیف شما شب نامه بنویس های جنبش سبز (شما بخوانید شورش سبز،شما بخوانید انقلاب مخملی پا نگرفته) را خوب می شناسم.از کف دستم بهتر.آهای آقای شب نامه ی ۸۸،دروغ گو شما هستید که اول برای کوبیدن نظام مقدس ما می گویید:۱۲۰۰ نفر فعال حقوق زن به لایحه ی چند همسری اعتراض کردند و از آن ور در سخن آخر گفته ای:آفریدگار در کتاب همیشه بر حقش فرموده که ... .دم خروس را قبول کنم یا قسم حضرت عباست را؟۵ مورد تخلف جمهوری اسلامی را به قول خودت معرفی کرد و تکه ای که باب میل ات بوده از بیانیه ی ۱۷ آقای موسوی آورده ای.خواهش می کنم شما ها از عدم پای بندی به قانون اساسی،حرف نزنید که حالت تهوع به ما دست میدهد.شما مصداق عینی،نقض قانون اساسی هستید.تیر آخرش را آقای موسوی بر پیکره ی قانون اساسی زد،بعد از آن همه قانون اساسی،قانون اساسی کردن.مگر نگفت:قانون اساسی که وحی منزل نیست؟آری آقای موسوی،قانون اساسی وحی منزل نیست،وحی منزل دیکته ی  نتانیاهو است که شما آن را هم بی غلط می نویسید،هم انجام می دهید.آقای موسوی،خبط بزرگی را انجام دادید که در بیانیه شماره ۱۷ گفتید:منافقین مرده اند،شما برای کسب امتیازات جناحی یا کینه توزی آن را زنده نکنید.منافقین را شما زنده کردید آقای موسوی،وقتی خود را یاور شما معرفی کردند.مدح منافقین در حق شما و جنبش تان بوده و ذم و فحش و درشت شنیدش با جمهوری اسلامی ایران.آفرین غرب،همواره در این ۹ ماه پشت شما بوده و لغز گویی اش از آن ما.آقای موسوی،بی خود ژست کی بود کی بود من نبودم را به خودتان نگیرید که اصلا بهتان نمی آید و ما را خنده می آید از این تبری تان از منافقین.آقای موسوی،کار پسندیده ای کردید که در نهایت صلح و ملاطفت از منافقین،نیمچه تبری ای جستید.خشونت اصلا کار خوبی نیست.

از شما لجنی ها،هر که می خواهد،بیاید هر چقدر دوست دارد فحش دهد.فقط نامرد ها،با خانواده ی من کاری نداشته باشید.مرد باشید و ناسزاهایتان که سزاوار شماست را نثار من کنید.من شما ها را زدم و میزنم و خواهم زد.زدن البته نه از باب کتک زدن.از باب رو در رو بودن در فضای مجازی.کار من با شماست،نه خانواده تان.شما  هم بی ادبید،هم بی دولت،هم بی وطن،هم بی همه چیز.من دیگر گوشم بدهکار نیست.من را موج گرفت،وقتی ... شعر هایتان را در شب نامه هایتان خواندم.خزعبلات شما،اراجیف نیست،مهملات است.یاوه گویی است.پس ندا را هم دستی دستی،قالبش کردید به جرگه ی شهدا؟چه جالب.به جان خودم،من آن سعیده پور آقایی را که زنده و سر و مر و گنده بود،ولی مهندس در ختمش شرکت کرد،را با دستان خودم می کشم.من ناراحتم که چرا نتوانستید سعیده خانم را هم قاطی شهدا جا کنید.جان شما،آن هم شهید است،اما شما فکر می کنید شهید نیست.شهید اگر نیست،من برای شما شهیدش می کنم.خیالتان راحت،این بار به شیخ و مهندس و سید بگویید هر سه با هم بیایند.قول می دهم این دفعه زنده نشود.من اصلا نمی دانم چرا از این جفنگیات شما داغ کردم؟مگر شعر بافی در ذات شماها نیست؟آخر اما انقدر بی شرفی و دروغ را یک جا ندیده بودم.می دانید چیست؟راست گفتند آن هایی که شما را سرباز راه تاریکی و راه خورشید زدایی نام نهادند و ما را سرباز راه خورشید زایی.آخر ما روز نامه منتشر می کنیم و شما شب نامه.راستی اگر  شب نامه هم منتشر نکنید،فضای سایبر در اختیار شماست.پولش را آمریکا،سر سوتی برایتان واریز می کند.اصلا شیفت کردن شما از دنیای حقیقی به دنیای مجازی را هیلاری کلینتن پیشنهاد داد.

نگران نباشید،پول شب نامه ها به حسابتان واریز می شود آقایان دروغ گو ی کلاش شارلاتان.دوستم چه ساده است که فریب شما را خورده.